زندگی با یاد خدا
خدایا مگر از روح خود در انسانها ندمیدی،پس چرا آنقدر بی رحمندو حتی به روحی که تو به آنها هدیه دادی ظلم می کنندبه خودشان ظلم می کنند؟؟؟ خدایا مگر تنفر و عشق هر دو آفریده ی تو نیست،پس چرا این قدر با هم تفاوت دارند؟؟؟ خدایا می دانم که روزی می رسد که انسانها دوست دارند بادام تلخی بخورندویا عشق را احساس کنند و می دانم که این روز ها نزدیک است وبا ظلمی که انسانها به خودشان ودیگران می کنند نزدیک تو هم می شود. خدایا دلم می خواهد گلی را ببویم که بوی گل بدهد نه انسان... میوه ای را بچشم که مزه ی میوه بدهد نه انسان... به درختی نگاه کنم که شبیه درخت باشد... خدایا دلم می خواهد صدای خش خش برگ ها را زیر پایم بشنوم و آواز زیبای قناری را نه صدای بوق و تصادف و گریه... خدایا کاری کن که همهی انسان ها حتی برای مرگ آدم برفی زیر آفتاب جان بخش بگریند چه برسد به مرگ همسایه شان... خدایا کاری کن که انسانها همرا با پرندگان آواز بخوانند،همراه با کودکان بخندندودر کنار یکدیگر بدوند... خدایا کاری کن که انسانها زندگی کنند
نظرات شما عزیزان:
تا یادم نرفته بگم ما دوتا دوست رو هم لینک کن دوست دارم وبتم عالیه
سلام وبلاگ خیییییییییییلی زیبایی داری حرف نداره مخصوصا این مطلبت که خیلی عالی بود .مرررررررر30
پاسخ:مرسی از لطفت،خوشحالم که ازش خوشت اومد. سه شنبه 24 دی 1392برچسب:, :: 18:40 :: نويسنده : مینا
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید پیوندهای روزانه پيوندها
تبادل لینک
هوشمند نويسندگان
|
||||||||||||||||
|